بیتاب از حرارت تکلیم، از قله «نبوت» باز میگردد.
آنک ندای «اقرأ باسم ربک الذی خلق» در جانِ روشن پیامبر صلیاللهعلیهوآله طنین انداخته است .
قرآن، بر قلب مبارک پیامبری نازل میشود که امین وحی است و دلسوز مؤمنان...
مردی از نسل ابراهیم، به پیامبری مبعوث میشود تا دیگر بار کعبه را از آلایش بتها پاک سازد.
پیامبری میآید تا تجلی رحمتِ خداوند باشد.
پیامبری بیتاب از کوه فرود میآید که جبرئیل را در افق روشن دیده است.
پیامبری که در رساندن پیام وحی به مردمان دریغ نمیورزد.
آنگاه، محمّد رسولاللّه در عرش طنین میاندازد:
یا محمّد!
خداوند چهقدر تو را دوست میداشت که افلاک را به خاطر تو آفرید.
ای که جان پاکت، زحمت درس و مشق نبرد بود و قلبت لوحِ محفوظ علم الهی.
آری! «هو الذی بعث فی الامیّین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه و إن کانوا من قبل لفی ضلال مبین»
سلام بر تو ای پیامبر که بشر را از گمراهی آشکارش نجات دادی و در راه هدایت خلق خدا، به جان کوشیدی و احکام شریعت خداوند را برقرار ساختی!
سلام بر تو که آیین یکتاپرستی را احیا کردی! و خدا را سپاس میگوییم که پیامبری چون تو را برای ما فرستاده است.